در آغاز حتي نيستي هم وجود نداشت
زيرا بايد هستي وجود مي داشت که نيستي در مقابل آن معنا مي يافت و تعريف مي شد
و تنها خود خداوند بود جدای از همه هست و نيستها
و روزی خداوند اراده کرد تا روحش را در عالم وجود نمايان سازد و اينطور بود که هستي با همه زيبائيهايش شکل گرفت
و طبيعت و هستي از وجود او سرچشمه گرفت و خداوند عکس خود را برای انديشه و توجه در زمين به يادگار گذاشت
و عکس بالا تنها عکسي کوچک و واقعي از خود خداوند است
به عبارت بهتر عکس بالا فقط يک عکس 3در4 است
برای ديدن عکسهای بزرگتر لطفا به کهکشانها نگاه کنيد .کهکشانهائي که در آنها ساير آفريده های اوادامه زندگي مي دهند
و به اين انديشه کنيدکه هستي تا کجا امتداد دارد و يقينا در نقطه اي هستي به پايان مي رسد و پس از آن مرز که هستي به پايان مي رسد نيستي آغاز مي شود
نيستي که نيست ، اما آغاز مي شود
زيرا هستي انتهائي دارد
و شک نداشته باشيد که اگر تعريف ما از خداوند تنها خلاصه به بهشت و جهنمش نميشد ديگر برای همه ما آزار رساندن به ديگران برای کسب امتيازات مادی هيچ مفهومي نداشت
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian